آیا میدانید که : یکی از دلایل وجود امام ، قاعده ی لطف خداست آیا میدانید که : امامت حضرت مهدی(علیه السلام )به دو راه نص و معجزه ثابت شده است، ,313یارامام زمان عج ...ادامه مطلب
آيا در ميان اين همه مسلمان و شيعه 313 نفر يار و ياور براي حضرت وجود ندارد تا ظهور کند؟ در پاسخ اين سؤال مي گوييم: اولاً: در روايات مختلف براي ياران و اصحاب خاص حضرت مهدي عليه السلام صفات و خصوصيات ويژه اي ذکر شده که بايد در 313 نفر موجود باشد، و ما به برخي از آن صفات قبلاً اشاره کرديم. ثانياً: همان گونه که در جاي خود اشاره کرده ايم، از مجموعه ي احاديث استفاده مي شود که حضرت دو دسته يار و ياور بعد از ظهور دارند: يکي ياوران خاص که 313 نفرند و دسته ي ديگر ياوران عام که ده هزار نفرند و بايد اين تعداد جمعيت نيز آماده شود. ثالثاً: فراهم شدن 313 نفر از ياران خاص حضرت علت تامّه براي ظهور حضرت نيست، بلکه يکي از شرايط تحقق ظهور است، حضرت با کمک اين تعداد افراد حکومت عدل گستر جهاني را پياده خواهد کرد، اما اينکه آيا فراهم شدن اين تعداد نفر علت تامه ي ظهور است؟ خير، بلکه علل و عوامل و شرايط ديگري از جمله فراهم شدن زمينه ي لازم و مساعد براي حکومت حضرت نيز لازم است. منبع: کتاب هنگامه ظهور ,313یارامام زمان عج ...ادامه مطلب
باسلام به دوستان عزیز این ادرس وب سایت جدیدمه www.kosar20.ir خوشحال میشم سر بزنید بهم. دوستان عزیز به دلیل اینکه بیشترین فعالیتم در پایگاه علمی مذهبی کوثر میباشد.لذا دوستانی که دنبال مطالب تازه وپر بار میباشند از این سایت حتما دیدن کنید.مطالب سایت هفته دوبار به روز میشود.ادرس سایت:www.kosar20.ir پایگاه علمی مذهبی کوثر. با تشکر فراوان مدیریت:سبحان ,وب سایت ...ادامه مطلب
,چادر ...ادامه مطلب
خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟ خانوووووووم… شــماره بدم؟ خانوم خوشــــــگله! برسونمت؟ خوشــــگله! چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟ اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه میشنید! بیچــاره اصلاً اهل این حرفها نبود… این قضیه به شدت آزارش میداد. تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیاش بازگردد. روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت… شـاید میخواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی…! دخترک وارد حیاط امامزاده شد… خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند… دردش گفتنی نبود…! رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. زیر لب چیزی میگفت انگار! خدایا کمکم کن… چند ساعت بعد، دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد… خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنند! دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند… به سرعت از آنجا خارج شد… وارد شــــهر شد… امــــا…اما انگار چیزی شده بود… دیگر کسی او را بد نگاه نمیکرد…! انگار محترم شده بود… نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمیکرد! احساس امنیت کرد… با خود گفت: مگه می شه انقد زود دعام مستجاب شده باشه! فکر کرد شاید اشتباه میکند! اما اینطور نبود! یک لحظه به خود آمد… دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…! ,چادر ...ادامه مطلب
,حجاب"پوشش"چادر ...ادامه مطلب
نگاه سرد مردم بودواتش صدابین صداگم بودو اتش بجای تسلیت بادسته ی گل هجوم قوم هیزم بودواتش,هیزم"اتش"بی وفایی ...ادامه مطلب
انان که براین خانه هجوم اوردند/ درخاک نهال کینه را پروردند درکعبه علی شکسته بتهاشان را اکنون به در خانه تلافی کردند,هجوم/در/اتش ...ادامه مطلب
,دریاچه"بزنگان"سرخس ...ادامه مطلب
,چادر"حجاب ...ادامه مطلب
,حجاب"پوشش"چادر ...ادامه مطلب
,حجاب"پوشش"چادر ...ادامه مطلب